تسلیت

بسم الله

با خبر شدیم پدر بزرگ دوست خوبم امین آقای لطفعلی زاده به رحمت خدا رفتن.

این مصیبت را به ایشان و خانواده محترمشان تسلیت عزض کرده و برای آن مرحوم علو درجات را از خداوند منان خواستارم.


آیت الله مشکینی

 انالله و انا الیه راجعون

در گذشت عالم ربانی حضرت آیت الله حاج میرزا علی اکبر مشکینی را به محضر امام زمان (عج) و مقام معظم رهبری و ملت ایران تسلیت عرض می نمایم.


زندگینامه حضرت آیت الله مشکینی


حضرت آیت ‌الله‌ علی‌ اکبر فیض معروف به مشکینی‌ در سال‌ 1300 هجری‌ شمسی‌ در روستایی‌ از توابع‌ بلوک‌ مشکین‌ و در میان‌ خانواده‌ای‌ متدین‌ و اهل‌ علم‌ چشم‌ به‌ جهان‌ گشود و در طول 86 سال زندگی پربار، منشا برکات و خدمات شایانی به انقلاب و نظام مقدس جمهوری اسلامی و به ویژه حوزه‌های علمیه بود. ادامه مطلب...

درد دلهایم با دوست

بسم الله

 

می نوبسم به نام او که هر چه هست ونیست از اوست. و با قلب و روح و زبان می خوانم اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمدا رسول الله و اشهد ان علیا و اولاده المعصومین الاحد عشر حجت الله. و باور دارم که خدایی جز خداوند یکتا و بلند مرتبه وجود ندارد. وقلبا اعتقاد دارم که محمد(ص) آخرین فزستاده خداست و علی (ع) واولادش نیز جانشینان بر حق اویند و کسی جز آنان حق خلافت بر مسلمین را نداشته و نخواهد داشت. اعتقاد دارم، به صراط اعتقاد دارم. به سئوال نکیر و منکر در قبر اعتقاد دارم. و... و تا جان در بدن دارم در راه اعتقاداتم ایستادگی می کنم. اعتقاد دارم و دیده ام و شنیده ام که خدا از ذرت المثقالی نخواهد گذشت« فمن یعمل مثقال ذرت خیرا یره ومن یعمل مثقال ذرت شرا یره ». می دانم که برای تک تک کارهایم باز خواست می شوم و نمی گذارد ذره ای از آن به هدر رود. و دوست دارم همیشه در مسیر او باشم. تا بتوانم در پیشگاه با عظمتش سر فرود آورم و بگویم انت المولی و انا العبد و هل یرحم العبد الا المولی.

خداوندا، بار پروردگارا، معبودا، بگذار بهتر بگویم، رفیقا، ای بهترین یار و مونس،ای بهترین رفیق و دوست، ای کسی که از رگ گردن به من نزدیکتری، مرا ببخش. به خاطر نادانی هایم مرا ببخش. الهی العفو،العفو،العفو.

شاید باور نکنی. از بس به تو دروغ گفته ام. ولی به عظمتت سوگند باور دارم که تو در هر لحظه و هر زمان مرا می بینی و به اعمالم ناظری. می گویی پس چرا گناه می کنم؟!

واقعا می خواهی بدانی که این بنده سر تا پا گناه با اینکه اقرار می کند تواو را درهر لحظه می بینی چرا باز نیز مشغول گناه می شود؟

معبودا، مگر تو خود نگفتی هر کس که از من ناامید شود گناهی بس نابخشودنی مرتکب شده است. ربا، من، من بنده حقیر که در سجده های آخرین نمازهایم می خوانم،می خوانم انا عبدک الضعیف، الذلیل، الحقیر، المسکین، المستکین به تو، به خود تو امیدوارم. به رحمتت، به جود وسخا وکرم و بخشندگیت ایمان دارم. ایمان دارم تو گناهان مرا خواهی بخشید . بگذار بهتر بگویم تو ، بله توی خدا به من رو سیاه که به گفته خودت از آبی پست بوجود آمده ام منت خواهی گذاشت تا اشرف مخلوقاتت در پیشگاه ملائکت شرمنده نشود.

و من هیچگاه از درگاه تو نا امید نمی شوم و به لطف و کرم تو امیدوارم یا اله العالمین و یا غیاث المستغیثین. و دستانم به در گاه تو دراز است چون چز تو کسی را ندارم« الهی و ربی من لی غیرک».


اعتکاف، سنت حسنه

بسم الله الرحمن الرحیم

یکى از سنت‏هاى حسنه و مستحبات اسلامى که پس ازپیروزى انقلاب اسلامى احیاء گردید، سنت مبارک اعتکاف است.این سنت،در طول تاریخ اسلام و ادیان آسمانى طرفداران و عاملانى داشته و در بلاد اسلامى به طور عموم و شهرهاى شیعه و مراکز حوزوى بطور خاص مورد توجه بوده است.

مساجد شهرهاى مقدس نجف و کربلا و کاظمین و سامرا و مشهد و قم و اصفهان و شیراز و بسیارى دیگر از شهرهاى شیعه،خاطره حضور پر نور نیایشگران و معتکفان‏«ایام البیض‏»ماه رجب و احیانا دهه آخر ماه رمضان را در سینه دارد.

این عبادت که قبل از پیروزى انقلاب اسلامى حالت فراگیر و عمومى نداشت،در چند ساله اخیر در میان جمع کثیرى از صالحان و نیکان و خواهران و برادران دینى از اقشار گوناگون اجتماعى به ویژه دانشجویان و طلاب،متداول گردیده است و مساجد بسیارى از شهرهاى ایران و جهان اسلام پذیراى مهمانان خدا در ایام البیض ماه پر برکت رجب است. ادامه مطلب...

چگونه درهواى آلوده زنده بمانیم؟

242340.jpg

امروز صبح که از خواب پاشدیم گنجشک ها داشتن بیرون خونه جیک جیک مى کردند، سارا جو گیر شد و دوید پنجره رو باز کرد و جیغ زد: «واى، آواز دل انگیز پرندگان!» بعد یه نفس عمیق کشید و غش کرد و افتاد بیرون وسط پیاده رو- شانس آورد که خونه ما طبقه سومه نه هشتم- منم که سهیل باشم یه دستمال گرفتم جلوى دماغم و سر مو از پنجره آوردم بیرون، دود ناجورى آسمون رو سیاه کرده بود و ده متر اون طرف تر رو نمى شد دید. گنجشک هاى بدبخت هم داشتن خفه مى شدند و جیغ مى زدند! دویدم یه جارو و خاک انداز برداشتم و سارا رو از توى پیاده رو جمع کردم آوردم خونه. مامان گفت به خاطر آلودگى هوا مدرسه ها رو تعطیل کردن! پسر فکر شو کن دود ماشین ها هم عین برف در خدمت آسایش بچه ها باشه! زنگ زدم به چنگیز و گفتم: «شنیدى مدرسه ها تعطیل شده؟ حالا چه حالى کنیم!» چنگیز گفت: «اى خنگ، اول باید زنده بمونیم بعد حال کنیم! با این دود و کثافت یا سرطان و آسم مى گیریم یا قبل از بیست سالگى سکته مى زنیم و مى ریم اون دنیا!» بیخود نیست که چنگیز سرور همه «چ.س.م.خ» هاست، آخه خیلى حالیشه!
خلاصه دیدیم اگر وضع هواى تهران همین جور بمونه بزودى گروه «چ.س.م.خ» تبدیل به «چ.س.خ» بعد هم «چ.س» و آخرش «س» مى شه (آخه من عمراً قبل از ۱۲۰ سال بمیرم!) براى همین زور زدیم و چند تا راه براى زنده موندن تو هواى تهران- و بقیه شهرهاى آلوده _ پیدا کردیم. به شما هم یاد مى دیم، آخه اگه بلایى سرتون بیاد کى روزنامه ما رو بخره؟
۱-  تولید باران
یکى از راه هاى تمیز شدن هوا اینه که بارون بباره واسه این کار باید ابرها رو ببارونیم! بستگى داره چه جورى به این قضیه نگاه کنین. بعضى ها مى گن بارون، اشک  آسمونه حالاکافیه ابرتون رو بذارید جلوى تلویزیون تا برنامه «شبکه سه و نیم» اثر داریوش کاردان رو تماشاکنه و حسابى زار بزنه. یا مى تونین عصر جمعه ابرتون رو مجبور کنین فیلم سینمایى شبکه چهار رو تماشا کنه چون به احتمال نود درصد فیلم «حلقه» یا یه چیز ژاپنى خفن و ترسناک دیگه مى ذاره که اگه ابرتون ببینه شب توجاش حسابى بارون مى آد و هواعین آینه تمیز مى شه. مى گن اون قدیم، سرخ پوست ها وقتى سرب و منوکسید کربن هوا از حد مجاز بالاتر مى رفته طبل مى زدند و مى رقصیدن تا بارون بباره. حالا نمى دونم این روش چقدر جواب مى ده، به هر حال سرخ پوست ها اون زمان یه شانس داشتن، اونم این که هنوز آمریکا کشف نشده بود و راحت حالشون رو مى کردن، متأسفانه همین که کشف شد و سفید پوست ها ریختن توى آمریکا یه جاهایى به اسم «تیمارستان» ساختن و جلوى اینجور فعالیت هاى سازنده رو گرفتن! ادامه مطلب...

<      1   2      

آخرین یادداشت های وبلاگ

تغییرات
دستانی کوچک به پهنای یک حماسه
کودک که بودم می خواستم ...
ما رو به اسم کی می شناسن ؟
[عناوین آرشیوشده]